علی (ع) خوارج را چگونه توصیف میکرد؟
پیامبر (ص) پیشاپیش نسبت به خطر این گروه هشدار داده بود و نشانه هایی نیز برای شناخت آن بیان فرمود؛ آن حضرت (ص) در باره خوارج فرمود: به زودى در امت من گروهی خوشگفتار و بدکردار پیدا خواهند شد، آنان مردم را به کتاب خداوند دعوت می کنند در حالی که خودشان هیچ خبرى از آن ندارند، قرآن را می خوانند ولی از خواندن آن سودى نخواهند برد، از دین بیرون می روند همان گونه که تیر از کمان خارج می گردد، آنان به طرف دین بر نخواهند گشت، همچنان که تیر به طرف تیرکش باز نمی گردد، اینها بدترین مخلوقات هستند، خوشا به حال آن کس که به دست این طائفه کشته گردد، و یا با آنان جنگ کند و آنها را بکشد، و کسى که این مردم را بکشد در نزد خداوند مقامش از آنها شایسته تر است، در این هنگام عرض کردند: یا رسول اللَّه! علامت این گونه مردمان چیست؟ فرمود: نشانه این جماعت سر تراشیدن است. این حدیث را انس بن مالک از حضرت رسول (ص) نقل کرده است.[1]
علی درباره خوارج چه می گفت؟
امیر المومنین در باب سلوک خوارج و متحجرین بیانی دارد که با درباره «جُفاهٌ طَغامٌ عبیدٌ أقوامٌ جُمعوا مِن کُلّ أوبٍ و تُلُقَّطوا مِن کلّ شَوبٍ ممّن یَنبغی أن یُفَقَّه و یُؤَدَّبَ و یُعَلَّمَ و یُدَرَّبَ... لیسوا مِن المُهاجرین و الأنصار و لا مِن الّذین تَبَوَّؤا الدّار و الایمان»؛ «مردمی خشن، غلیظ القلب و روحیه هایی پست، مردمانی برده صفت که روحشان آقایی ندارد. از اراذل مردم هستند، معلوم نیست از کدام گوشه ای پیدا شده اند، یکی از این گوشه آمده یکی از آن گوشه. ایشان باید تعلیم شوند و تربیت شوند، اینها تعلیم و تربیت اسلامی پیدا نکرده اند و جزء مهاجرین و انصار که پیامبر (ص) آنها را تربیت کردند، نیستند، مردمی اند که تربیت اسلامی ندارند.»
علی با خوارج چه کرد؟
علی (ع) به محل خوارج در حروراء رفت و گفت: این جایگاه کسی است که اگر امروز در آن فیروزی یابد، روز قیامت هم رستگار می شود.
علی (ع) به اصحابش نگاه کرد و به آنان گفت: بر آنان حمله کنید.من نخستین کسی هستم که بر آنان هجوم می برم.سپس سه بار با ذوالفقار، به سختی حمله برد.و در هر بار چنان می جنگید که شمشیر انحنا برمی داشت.آن گاه از میدان کناره می گرفت و شمشیرش را با زانوانش راست می کرد دوباره هجوم می آورد تا آنکه آنها را کشت.
سپس فرمود: «أنا فقأتُ عینَ الفتنه و لَم یکُن لِیَجتریءَ علیها أحدٌ غیری بعدَ أن ماجَ غیبُها و اشتدَّ کلبُها؛ این من بودم و فقط من بودم که چشم این فتنه را درآوردم و غیر از من احدی قادر نبود که چشم این فتنه را بکند، غیر از من احدی از مسلمانان جرئت نمی کرد که شمشیر بر گردن این مقدس مآب ها بگذارد.
منبع: 1- طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدى، ص 33، (زندگانى چهارده معصوم (ع)) ، عطاردى، عزیز الله، ص 46 و 47، ناشر: اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1390 ق.